ریشه شناسی واژه ی نهنگ
ریشهشناسی واژهی «نهنگ»
امروزه حرف نخست «نهنگ» را با صدای زبَر میگوییم یعنی «نَهنگ» اما در زبان پارسی میانه (پهلوی) حرف نخست با صدای زیر بوده است. یعنی «نِهنگ». از نظر ریشهشناسی نیز نِهنگ از دو بخش تشکیل شده است:
پیشوند «نـِ» که نشاندهندهی پایین است مانند «نِشستن» و «نِهشتن» و «نِهادن» و مانند آن. این پیشوند در زبانهای دیگر هندواروپایی نیز دیده میشود. مانند بخش دوم واژهی beneath (در زیر) در زبان انگلیسی، یا نام کشور هُلند که در زبان هلندی Nederland و در زبان انگلیسی the Netherlands (به معنای زمین پست و فرو) گفته میشود. جالب آن که در زبان فرانسه این نام ترجمه شده و به شکل les Pays Bas (سرزمینهای پست) گفته میشود. خود نام هلند (Holland) شاید از عبارت هلندی holt lant به معنای «سرزمین پرچوب» آمده باشد.
بخش دوم نام نهنگ یعنی «هنگ» به معنای کشیدن است و در لولهنگ (لولهای برای کشیدن آب)، فرهنگ (برکشیدن)، فرهیختن، آهیختن و آهختن و آختن (بیرون کشیدن) ... دیده میشود. گونهی دیگر فعل آهختن آهنجیدن است و دکتر میرشمسالدین ادیب سلطانی آهنجیده را برابر اصطلاح فلسفی abstract (در عربی: انتزاعی = بیرون کشیده) گذاشته است.
بنابراین نِهنگ یعنی جانوری که شکار و طعمهی خود را به درون آب فرو میکشد و این شناختهترین ویژگی رفتاری این جانور است.
هرچند قافیههای شعری مدرک محکم و استواری نیست، اما از برخی شعرهای فردوسی و سعدی میتوان چنین برداشت کرد که شاید آنان هم این جانور را «نِهنگ» میخواندند:
فردوسی:
جهان را مخوان جز دلاور نِهنگ ---------- بخاید به دندان چو گیرد به چنگ
ور ایدونکه ایدر به جنگ آمدی ----------- به دریا به کام نِهنگ آمدی
سعدی:
غواص اگر اندیشه کند کام نِهنگ ---------- هرگز نکند دُر گرانمایه به چنگ
با سپاس از دکتر محمد حیدری ملایری به خاطر پیشکشیدن ریشهشناسی نهنگ و یاری در یافتن ریشهشناسی درست آن.
از: شهربراز