پی دی اف تمرینات تکمیلی برای جزوه دستور

برای دانلود فایل پی دی اف تمرینات تکمیلی روی دانلود کلیک کنید



[ دوشنبه 15 مهر 1398 ] [ 21:56 ] [ سید حسن مسعودی ]

انواع حروف (2)

انواع « ی »

1- « ی » نکره : مردی از شرق برخاست / آسمان را ورق زد

2- « ی» وحدت : نشانه ی یکی بودن

3- « ی » شناسه ی دوم شخص مفرد : می آوری ، دیدی

4- « ی » استمراری : رفتمی ، خواندمی

5- «ی » مصدری : خستگی ، زیبایی

6- « ی » لیاقت : خوردنی ، نوشیدنی

7- « ی » نسبت : تهرانی ، محمدی ؛ گاه صفت مفهوم فاعلی دارد ( مرد جنگی ) و گاه مفهوم مفعولی دارد ( تیر پرتابی ) این حرف با اضافه شدن به کلمات غیر فارسی معمولا به صورت «وی» در می آید  مانند: علوی(منسوب به علی) عیسوی(منسوب به عیسی) همچنین است کلماتی چون: موسوی٬ رضوی٬ نبوی و ...

8- « ی » میانجی : خدای من

9- « ی » اسنادی ( جانشین هستی ) : تویی ، تو خوبی .

10- « ی » تعجب : چه کتابی ! ، عجب حرفی! .

11- « ی » احترام : نورچشمی

12- « ی » دلسوزی ( ترحم ) : طفلی ، حیوونی .

13- « ی » کثرت : بسی ( بسیاری )

14- « ی » زاید : به واژه های مختوم به مصوت « 1» و « و » اضافه می شوند ؛ بوی ، موی ، خدای

15- « ی » بیان خواب : دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی .

16- « ی » تمنا : کاشکی .

17- « ی» تحقیر : تخم خرمایی ، عصاره تاکی

18- ـ ی » ممال : اسلامی = اسلیمی

 

 

 

انواع « ک »

1- « ک » تصغیر : شسرک ، دخترک .

2- « ک » تحقیر : مردک ، زنک

3- « ک » تحبیب : طوطیک ، گُلک

4- « ک » تکریم : مامک ، بابک

5- « ک » تشبیه : عروسک ، خرک

6- « ک » همراهی : پفک ، عینک ، نان سنگک ، بادکنک

 

 

انواع « ا »

1- « ا » دعایی : دهاد ، کناد

2- « ا » ندا : خدایا ، حافظا

3- « ا » واسطه ( میانوند ) : کشاکش

4- « ا » مناظره : گفتا

5- « ا » اطلاق یا اشباع : ز بیژن مگر آگهی یابما

6- « ا » تفخیم : بزرگمردا

7- « ا » مبالغه : خوشا

8- « ا » جانشین تنوین : ابدا

9- « ا » فاعلی : دانا ، توانا ، گویا .

 

انواع «ان»

1-    جمع : مثال  دوستان ، ياران

2-    مكان : مثال  كندوان ، سپاهان، گيلان

3-    زمان : مثال  پاييزان ، سحرگهان ، بامدادان

4-    شباهت : : مثال  كوهان , ماهان

5-    حالت : مثال  خندان ، نالان، خرامان (صفت ساز يا قيدساز)

6-    اسم ساز( مصدری ): مثال  راه بندان ، شيريني خوران، حنابندان

7-   نسبت : بابکان

نکته :  در  برخی  موارد « ان  » جوهری است یعنی جزئی از خود واژه است مانند :  اصفهان ,  باران , ایران , گلستان

 

انواع  « كه » 

1-    حرف ربط (بين جملات مي آيد و پيوند وابسته ساز محسوب مي شود) مثال  آمد كه ما را بيند

2-    ضمير پرسشي (به معني چه كسي؟) :   از دست و زبان كه برآيد

3-    ضمير مبهم (به معني كس)  : هر كه (هر كس) آمد.

4-    حرف اضافه (  بعد از هر, این, آن, ضمایر منفصل مثل : من تو و... و یای نکره حرف اضافه به معني از می باشد   ) مثال  نان خوردن به كه كمر به خدمت بستن، (يعني نان خود خوردن بهتر از)

5- تعلیل : درمعنی علت, زیرا , زیرا که , به این دلیل  :  ملکا ذکر تو گویم  که تو پاکی و خدایی

6- موصول : به نام خدایی که جام آفرید / سخن گفتن اندر زبان آفرید

 

انواع «هم»

1-    قيد تأكيد (به معني نيز) :   او هم آمد

2-    ضمير مبهم (به معني همديگر) :  با هم رفتند

3-    پيشوند :   همكار

4-    حرف ربط مزدوج :  هم زهرا آمد هم مريم

 

 



[ سه شنبه 22 آبان 1397 ] [ 10:51 ] [ سید حسن مسعودی ]

انواع حروف

انواع « و »

حرف « و » انواعی دارد که به چند مورد از آنها اشاره می کنیم :

1- « و » عطف : بین دو یا چند اسم و یا ضمیر قرار می گیرد ( حسن و حسین )  ، ( من و تو )

2- « و » ربط : بین دو جمله ی همپایه قرار می گیرد و به آن حرف ربط پیوند می گویند ( اگر جمله ای ناقص باشد و پس از آن « و » بیاید و بعد از « و » جمله ی دیگری ، جمله ی دوم نیز ناقص خواهد بود و اگر جمله ی اول کامل باشد ، جمله ی دوم هم کامل خواهد بود . در واقع « و » ربط همپایه ، دو جمله را همپایه ی هم می کند .)

3- « و » مباینت و استبعاد : برای بیان دوری و تباین دو چیز و عمق بخشیدن به کلام از این نوع « و » استفاده می کنیم ؛ ( مسلمان و دروغ ) ، ( دانش آموز و تأخیر )

4- « و » حالیه : به معنی درحالیکه

طاووس را  به نقش و نگاری که هست خلق / تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش

5- « و » میانجی : این حرف در میان واژه قرار می گیرد وقتی واژه ی ختم به مصوت « او »  به  ( ان ) برسد  ؛ در واژه ی  بانوان ، زانوان ، آهوان

6- « و » تصغیر : در برخی لهجه ها پسرو ، دخترو

7- « و » قسم : والله

8- « و» موازنه : چو فردا برآید بلند آفتاب / من وگرز و گردان و افراسیاب

9- « و » ملازمت : صد حدیث از توبه و یک جنبش از باد ربیع

10 - « و » مساوات : عیب جوانی نپذیرفته اند / پیری و صد عیب چنین گفته اند

11- « و » معیت : علی و حسن آمدند .

جهت آگاهی شما آورده شده است .

 

انواع « را »

1- مفعولی
مفعول گروه اسمی  است که بعد از آن «پس واژه ی را » می آید یا می توان آورد. در این موارد حرف « را » نشانه ی مفعولی است.

جور خود را بر ضعیفان آزماید روزگار
 

زچشم خویشتن آموختم رسم رفاقت را
 

دل را به کف هرکه نهم باز پس آرد
 

 

تیغ را دائم برای امتحان بر مو  زنند

که هر عضوی به درد آید به جایش دیده می گرید

کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
 

 

 2- بدل از کسره یا علامت مضاف الیه (فکّ اضافه )
*ملک را دل به هم برآمد؛یعنی : دلِ ملک    * ز نیرو بود مرد را راستی؛یعنی :  راستی ِ مرد
 *گرتشنگان بادیه را جان به لب رسد / تو خفته درکجاوه  به خواب خوش اندری ؛یعنی: جانِ تشنگان بادیه
*ملک را دل به حال او سوخت ؛یعنی : دلِ ملک                   * دل را ز دام زلفت ممکن نشد رهایی؛یعنی:رهاییِ دل      

* مسیر عشق را درگه بسی  بالاتر از عقل است؛ درگهِ مسیر عشق

* گفت نزدیک است والی را سرای ؛ سرای ِ والی .                  * مرا روز و فیروزی از داور است ؛ روز و پیروزی ِمن


3-  حرف اضافه  به معنی(برای ، به ، از، در، بر،... )

الف: «را» درمعنی «برای»:
 * حکمت محض است اگر لطف جهان آفرین  /  خاص کند بنده ای مصلحت عام را   ؛یعنی :برای بنده ای
 * مصلحت را سخنی چند بگفتم؛یعنی : برای مصلحت
ب: « را» در معنی « به » :
* مسعود سعد، دشمن فضل است روزگار / این روزگار شیفته را فضل کم نمای   ؛یعنی: به این روزگار شیفته
* حاتم طایی را گفتند ازخود بزرگ همت تر درجهان دیده ای یا شنیده ای؟   ؛یعنی: به حاتم طایی گفتند.
« به »ی مقابله « ازمعانی به »:
جفاکردی جفادیدی جفارا /  وفاکن تا وفا بینی وفارا    ؛یعنی : به جفا جفا دیدی
بدی را بدی سهل باشد جزا  /  اگر مردی أحسِن الی مَن أسا  ؛یعنی: به بدی

ج:«را» درمعنی «بر»:
 * آب بریز آتش بیداد را / زیر تر ازخاک نشان باد را  ؛یعنی: برآتش بیداد آب بریز


4- «را» قیدی ( به معنی هنگام ):
* شب را دربوستان با یکی از دوستان اتفاق مبیت افتاد؛ یعنی : هنگام شب
 * ششم ماه را روی برتافتند / سوی باده و بزم بشتافتند ؛یعنی :هنگام ماه ششم

* اگر شب رسی روز را باز گرد ؛ هنگام روز

* نماز شام را باز آمد ؛ هنگام نماز شام
 
5-« را » درمقام « قسم و استرحام» دراین صورت کلمه ی همراه آن متمم است نه مفعول
 * سخن درپرده گفتی با حریفان   / خدا را زین معما پرده بردار ؛یعنی: به خاطرخدا

* به فتراک ار همی بندی / خدا را زود صیدم کن  ؛ به خدا قسم

 * مکن از خواب بیدارم خدا را  ؛ یعنی به خاطر خدا ( به خدا قسم )


6- «را» مالکیت  در مفهوم ضمیر ملکی « مال »( این نوع « را » همیشه با فعل « بودن » و مشتقات آن می آید و راه تشخیص آن حذف « را » و جایگزین کردن فعل « داشتن » به جای « بودن » است .

* ما به فلک می رویم عزم تماشا که راست ؛ عزم تماشا چه کسی دارد

* مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست ؛ غیر از تو من یاری دارم

* گر مرا غیر از تو اسبابی نباشد گو مباش ؛ غیر از تو من اسبابی ندارم .

* اگر مردم را با گوهر اصل گوهر هنر نباشد ؛ اگر گوهر هنر نداشته باشد .


7-  «را» درمفهوم « تخصیص و انحصار»:
 * منت خدای را عزّوجلّ که طاعتش موجب قربت است ؛یعنی: منت فقط برای خداست.

 



[ دوشنبه 21 آبان 1397 ] [ 18:50 ] [ سید حسن مسعودی ]

دانلود کتاب های نگارش

[ جمعه 04 آبان 1397 ] [ 0:10 ] [ سید حسن مسعودی ]

دانلود نرم افزار هجاکن

برای دانلود نرم افزار هجاکن روی لینک داده شده کلیک کنید

http://s5.picofile.com/d/da1260f9-5544-473d-8326-79f7dd941796/heja.rar



[ شنبه 04 بهمن 1393 ] [ 12:05 ] [ سید حسن مسعودی ]

دانلود پاسخ خودآزمايي هايزبان وادبيات فارسي اول و دوم و سوم دبيرستان

براي دانلود پاسخ خودآزمايي زبان فارسي روي لينك زير كليك كنيد .

پاسخ ها در قالب ورد است پس از دانلود فايل زيپ را حالت فشرده خارج كنيد و پاسخ خودآزمايي هر كتاب را جداگانه دريافت نماييد

دانلود پاسخ خودآزمايي زبان فارسي 

 

براي دانلود پاسخ خودآزمايي ادبيات فارسي روي لينك  زير كليك كنيد .

پاسخ ها در قالب ورد است پس از دانلود فايل زيپ را حالت فشرده خارج كنيد و پاسخ خودآزمايي هر كتاب را جداگانه دريافت نماييد

دانلود پاسخ خودآزمايي ادبيات  فارسي 

 


[ پنجشنبه 27 آذر 1393 ] [ 1:06 ] [ سید حسن مسعودی ]

برخی ابهامات زبان فارسی 3

1- ضمایر منفصل ، متصل و صفات پیشین تکواژ قاموسی هستند یا دستوری؟

ضماير پيوسته (جدا) و صفات پيشين تكواژ هستند ولي نوع آنها فرق دارد. ضماير پيوسته (َ م . َ ت . َ ش : كتابَم ، كتابت ، كتابَش و ...) تكواژ دستوري وابسته  هستند.
اما ضماير منفصل ...........

به ادامه ی مطلب مراجعه فرمایید




ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 19 آبان 1393 ] [ 22:45 ] [ سید حسن مسعودی ]

نکاتی در باره ­ی جمله­ ی مجهول، صفت مفعولی و کاربرد آن

نکاتی در باره­ ی جمله ­ی مجهول،

صفت مفعولی و کاربرد آن

این نوشته، گزینشی ا­ست از مقاله­ی ارزشمند «بررسی صفت مفعولی و اهمیت آن در زبان فارسی» نوشته­ی دکتر وحیدیان کامیار،که از کتاب «در قلمرو زبان و ادبیات فارسی»  انتخاب شده است.




ادامه مطلب ...
[ سه شنبه 29 اسفند 1391 ] [ 0:05 ] [ سید حسن مسعودی ]

انواع صفت

انواع صفت :

صفت


صفت کلمه یا گروهی از کلمات است که قبل یا بعد از اسم مى آید ،و آن را با ویژگى یا مفهومى همراه مى کند و درباره آن توضیح می دهد.

....




ادامه مطلب ...
[ دوشنبه 28 اسفند 1391 ] [ 11:06 ] [ سید حسن مسعودی ]

شماری از علایم اختصاری ( زبان فارسی 3 )

آبفا    :  شركت آب و فاضلاب

آزما : آزمون ا ستخدا مي متمركز ا د وا ري

اتکا  :  اداره تدارکات کارکنان ارتش

اتسا : انجمن تكفل و سرپرستي ايتام

.

.

به ادامه ی مطلب بروید:




ادامه مطلب ...
[ چهارشنبه 16 اسفند 1391 ] [ 18:29 ] [ سید حسن مسعودی ]